بشینین براتون ذکر بگم ذکر پیری

ذکر اون لحظه ای که چشمات از دیدن نوه برادرت بعد از دو سال برق می زنه

اون لحظه ای که در خواب و بیداری درد رو حس میکنی، در نشستن و دراز کشیدن درد داری

اون لحظه ای که می بینی دیگری با وسایل خونه ات از مهمونت پذیرایی میکنه

اون لحظه ای که با غم از عکسهای روی دیوار برای بقیه تار و تعریف میکنی

اون روزی که مثل دیروزها و فرداهاشه

اون دقیقه ای که میگی "عزیزم دعا کن برام که زودتر راحت شم که در رنجم"، تویی که همه ی زندگیت جنگیدن و روی پای خودت بودن بوده


فقط به یه چیز باور دارم، این که آدم تا تسلیم نشده زنده اس. اون لحظه ای پیری میاد که تسلیم بشی. اون لحظه ای مرگ میاد که تسلیم بشی


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Unices Tyrone Victoria دانشگاه و تاثیر آن در رشد کشور شرکت چاپ و تبلیغات شهرایران bookmaker بهترین سایت مقالات گروه آموزشی حسابداری دل نوشته های یه زندانی پایگاه اطلاع رسانی قیام